Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-28@21:21:36 GMT

نگاهی به فیلم «احمد»|آیا احمد شهید شد؟

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۰۹۲۸۴

نگاهی به فیلم «احمد»|آیا احمد شهید شد؟

امیرعباس ربیعی که با ساخت فیلم‌های ضد و لباس شخصی یک فیلمساز جسور و کاربلد در سینمای انقلاب و دفاع مقدس معرفی شده است در سومین تجربه فیلمسازی‌اش به سراغ روایتی از ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله بم و حضور شهید احمد کاظمی در این فضا رفته است. - اخبار فرهنگی -

به‌گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، الان در مقام تشبیه و مقایسه نیستیم و قطعاً این دو مثالی که می‌آوریم قابل قیاس نیستند، امّا از سر تقریب به ذهن می‌توان یادآور شد: برای آنکه عظمت شخصیت صدیقه طاهره، حضرت زهرا(س) را درک کنیم این حدیث را معمولاً مرور می کنیم که شخصیت بی‌نظیر و عالی‌ترین مخلوق خداوند درباره ایشان فرمودند که فاطمه(س) پاره‌ی تن من است؛ و یا درباره ایشان فرمودند که فداها ابوها (پدر فدایش شود).

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حالا درباره شهید حاج احمد کاظمی و سوابق و شخصیتش هم می‌شود کتابها نوشت؛ او از شهدای کم‌نظیری است که مثل خورشید در میان ستارگان می‌درخشد.

امّا اگر بخواهیم گوشه‌ای از عظمت شخصیت ایشان را درک کنیم، آن مصاحبه‌ معروف اسطوره‌ی شهید، حاج قاسم سلیمانی را به یاد می‌آوریم که می‌گفت: "احمد {کاظمی} تداعی هرچیزی بود که به آن دلخوش بودیم؛ چهره‌ی باکری را در احمد می‌دیدیم، خرازی را در احمد می‌دیدیم، زین‌‌الدین را در احمد می‌دیدیم، همت را می‌دیدیم. خیلی از شهدا را ما در احمد خلاصه می‌دیدیم... من همیشه به احمد می‌گفتم الهی دردت بخوره توی سرم. دورت بگردم".

احمد چنین شخصیتی است و ساختن فیلم سینمایی درباره او نه تنها توفیقی بزرگ و اقدامی تحسین‌برانگیز است بلکه باید حسرت خورد که چرا زودتر سینمای ایران به چنین صرافتی نیفتاده بود؟

سوژه‌ی انتخابی هم موقعیت بسیار خوبی است؛ نقش فوق‌العاده‌ و ناگفته‌ی حاج احمد کاظمی در ساماندهی به مصدومان در یکی از تلخ‌ترین حوادث تاریخ صدسال اخیر ایران؛ یعنی واقعه‌ی بی‌نهایت غم‌انگیز زلزله‌ی بم.

نگاهی به فیلم «پروین»| تجلی شعر و شعور

هم موقعیت و سوژه‌ی خوبی انتخاب شده و هم شخصیت کم‌نظیری قرار است در سینما به تصویر کشیده شود؛ تا همینجا باید سازندگان آن را تحسین و تقدیر کرد؛ امّا می‌توان نقدها و گفتارهایی هم درباره این فیلم نوشت که نکات ذیل بخشی از آن است:

1- احمد کاظمی، مسئله‌ی والایی و قاب سینما:

برای نگارنده این متن واقعاً یک پرسش است که امر والا (Sublime) را چطور می‌توان در قاب سینما به نحوی به تصویر کشید که حق مطلب ادا شود؟ مشهور است که افلاطون می‌گوید هر مدیومی، واقعیت را تغییر می‌دهد؛ یعنی هیچ امر عینی و واقعیت بیرونی نیست که وقتی از طریق یک مدیوم و واسطه و رسانه، مثلاً سینما، بازنمایی می‌شود، بتوان «تمام و کمال» آن را بازتاب داد. بنابراین تغییر در مدیوم طبیعی است، اما امور والا، یعنی اموری که انسان با دیدن آن به حیرت یا خشوع می‌افتد، چه این امر والا، انسان والا باشد و چه طبیعت والا، آیا می‌تواند به درستی در سینما به تصویر کشیده شود؟

طی همین چند سال اخیر پس از شهادت حاج قاسم و حتی در دوران حیات مادی ایشان این مسئله به چشم می‌آمد که هرچه درباره‌ی ایشان گفته یا منتشر می‌شود، به اندازه‌ی قطعه‌ فیلمی که از خودِ شهید می‌بینیم تاثیر نمی‌کند. هزار جامه‌ی معنا که من بپردازم/ به قامتی که تو داری، قصیر می‌آید. برخی تجربه‌های دیگری هم که داریم، تا حد زیادی همین قصیر بودن را نشان می‌دهد: از تجربه‌ی فیلم‌ مربوط به شهید باکری گفته تا بعضی دیگر. و البته تجربه‌های موفق و نسبتاً موفقی مثل «منصور» و سریال امام علی(ع) و ... هم در میان است.

احتمالاً بتوان اینطور جمع‌بندی کرد که به صورت طبیعی، انسان والا فی‌نفسه نمی‌تواند تمام و کامل در قاب سینما به نمایش درآید؛ اساساً والایی به یک معنی «در فرم جانگرفتن» هم هست؛ امّا سینما می‌تواند با ترفندها و تکنیک‌ها و کاربلدی‌هایی حق مطلب را بهتر ادا کند؛ مثلاً کارهایی که داوود میرباقری درباره مالک اشتر و مختار کرد و یا کاری که درباره شهید منصور ستاری ساخته شد و یا در نمونه‌های خارجی آن، شاهکار «عمر مختار» یا همان شیر صحرا، اثر مصطفی عقاد و یا از همین کارگردان، اثر «محمد رسول‌ الله» که در آن حضرت حمزه(ع) به نحو جذابی به تصویر کشیده شده بود.

بنابراین، ترکیب نوع روایت، ترفندهای کارگردانی و همچنین هنرنمایی «بازیگر» می‌تواند این محدودیت بزرگ در بازنمایی انسان‌های والا را به توفیق نزدیک کند؛ امّا به نظر می‌رسد آنچه در فیلم «احمد» راجع به شهید کاظمی اتفاق افتاد، فاصله‌ی قابل توجهی با بازنمایی خوب این شهید عظیم الشأن داشت.

زنان رزمنده در خط مقدم؛ دسته دختران واقعی چه کسانی بودند؟

2- «گل‌درشتی» و مسئله‌ی زیبایی:

قاعدتاً همه‌ی دیدگاه کانت درباره «امر زیبا» امروزه پذیرفته نیست؛ امّا از ادبیات و همچنین دسته‌بندی او برای توضیح زیبایی و گل‌درشتی در فیلم می‌توان بهره جست. چه وقت می‌گوئیم یک فیلم زیباست و چه وقت گل‌درشت است و به زیبایی لطمه می‌زند؟ جناب کانت، در نقد سوم خود یعنی نقد قوه حکم، از سه دسته حکم سخن می‌گوید و آن‌ها را از هم تفکیک می‌کند: امر مطبوع، امر خیر(Good)  و امر زیبا. امر مطبوع، شخصی است و به احساسات خصوصی انسان وابسته است. مثلاً یکی از قرمه سبزی خوشش می‌آید و دیگری آن را مطبوع نمی‌داند. یکی فلان گل را دوست دارد و دیگری نه. برای یک فرد، دمای فلان درجه دلپذیر است و برای دیگری سرد یا گرم. چنین اموراتی، امور مطبوعند و شخصی. افراد در این باره ممکن است با یکدیگر محاجه کنند، اما نهایتاً با این جمله که "اینها سلیقه‌ای است یا حس من این را می‌گوید." می‌توانند مسئله را فیصله دهند.

امورات مربوط به «خیر»، اما اموراتی هستند که با مفاهیمی مانند خوب و بد و نیک و ... مرتبطند؛ یعنی اگر انسان درباره چیزی به این داوری می‌رسد که خیر است یا نه، بدین معناست که آن را در ذهن به مفاهیمی ارجاع داده و آن را تحلیل و بررسی کرده و سپس به قضاوت نشسته است.

اما امور زیبا اینچنین مشابه امور خیر نیستند و به مفاهیم مشخص و متعیّن ارجاع نمی‌یابند بلکه به تعبیر کانت محصول بازی آزاد متخیله و فاهمه‌اند.

آنچه در یک امر هنری و بویژه سینمایی، اهمیت دارد، توجه به «زیبایی» و پرهیز از گل‌درشتی است؛ کانت هم در همین نقد قوه حکم نهایتاً میان «خیر» و «زیبایی» پیوند می‌زند، اما نکته‌ی ویژه آن است که هرچه به گل‌درشتی و استفاده از مفاهیم متعیّن و بدون جنبه‌های نشانه‌شناسانه و صریح نزدیک شویم، دقیقاً از زیبایی دور شده‌ایم و این یکی از ضعف‌های مهم فیلم «احمد» است. فیلم خیلی صریح و بعضاً بیانیه‌ای اصرار دارد با همین کلمات و مفاهیم و عبارات و در قالب دیالوگ بگوید که دولت کمکی نمی‌کند و مقصر هم فردی به اسم مرتضوی است. اینکه این مرتضوی کیست، خیلی روشن نیست، اما تکرار مداوم این نام و گفتن چندین باره‌ی این مطلب که دولت کمک نمی‌کند، می‌تواند حتی در مخاطبی که با سازندگان فیلم همسوست نیز حس گل درشت بودن پیام را پیش آورد.

نگاهی به فیلم "صبح اعدام"| یک فرصت طلایی هدر رفته

مسئله بر سر این نیست که فیلم از یک امر غیرواقعی سخن می‌گوید؛ بلکه به احتمال قریب به یقین، موضوع همین است که روایت شده. اما تفاوت یک کار هنری با یک متن بیانیه‌ای که در آن باید کلمات و عبارات، خیلی صریح و روشن و عریان گفته شوند چیست؟ چیزی نیست جز همین «زیبایی» که لازمه‌ی کار هنری است. و زیبایی، با گل‌درشتی و صراحت زاویه دارد. آنچه واقعی است را در هنر بیشتر باید با ترفندهای زیبایی‌شناسانه «نشان‌» داد، نه اینکه مدام به زبان آورد!

3- بازی‌های ناتمام و روایت ضعیف:

فیلم احمد بدون جذابیت خاصی و خیلی مستقیم شروع می‌شود؛ حاج احمد کاظمی برای نماز صبح یا نماز شب وضو می‌گیرد و همزمان تلفنش زنگ می‌خورد؛ حاج قاسم پشت خط است و او هم از محمدباقر قالیباف خبر گرفته که زلزله‌ی شدیدی بم را لرزانده است؛ پس از آن حاج احمد به همراه سردار سلامی و حاج قاسم عازم بم می‌شود... گریم‌های حاج قاسم و سردار سلامی اصلاً به نسخه‌ی واقعی شبیه نیست و به همین دلیل کاملاً ماسکه می‌شوند تا نقشی در فیلم نداشته باشند. گریم خود حاج احمد کاظمی هم کامل و درست نیست؛ از چهره‌ی شاداب حاج احمد خبر بخصوصی نیست و فرم بدن او هم به نظر می‌رسد که خیلی خوب تقلید نشده است.

اگرچه تینو صالحی تلاش بسیاری می‌کند و از قضا در طول فیلم هم مدام بهتر و به حاج احمد نزدیک‌تر می‌شود. امّا روایت و قصه به گونه‌ای نیست که بتواند حاج احمد را به خوبی به تصویر بکشد. در جاهایی هم تصور می‌شود که فیلم خط سیر مشخصی ندارد و تا حدی بریده بریده است.

همین امر باعث می‌شود که غیر از دقایقی، تعلیق چندانی هم در فیلم نبینیم و مخاطب هم بعضاً با بی‌حوصلگی به تماشای فیلم ادامه دهد.

به هر صورت، احمد موضوع بسیار مهم و سوژه‌ی خاصی دارد‌، اما کار علیرغم قابل تقدیر بودن، کامل درنیامده است؛ شاید با کمی اغراق بتوان گفت که سوژه، یعنی «احمد» در این فیلم شهید شده است و می‌تواند فیلم‌ بهتری درباره این شهید والامقام ساخت.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: چهل و دومین جشنواره فیلم فجر فیلم های سینمایی ایران سینما فیلم جشنواره فیلم فجر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر فیلم های سینمایی ایران سینما فیلم جشنواره فیلم فجر حاج احمد کاظمی حاج قاسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۰۹۲۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان

امروز به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.

سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

محور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.

مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.

سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.

اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.

آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی می‌شود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.

حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاخته‌ای که در تیتراژ شروع می‌کند به رشد و تبدیل می‌شود به آن اسب‌سوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانه‌ترین وجه ممکن برای به‌کارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی می‌رسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.

این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»

هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفت‌وگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب می‌شناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیه‌کننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که می‌خواهیم یک چیزی مثل این سمفونی‌ها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه این‌ها را گوش کردم دیدم به درد نمی‌خورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع می‌شود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمی‌شد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایران‌دوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان می‌دهد. این سریال هر جا برود موسیقی‌اش تأثیرگذار است. چون می‌دانند مال همان‌جاست و هویت دارد.

احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفت‌وگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تم‌ها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله‌ غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیده‌ام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنت‌های موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیف‌های غربی بروند.

وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقه‌ای روزانه سنج و دمام گوش می‌کردم، از این طریق با آقای کردی‌زاده آشنا می‌شوم و حاصل این ارتباط می‌شود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عده‌ای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.

به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.

منبع: مهر

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • گل سعید احمد عباسی به تایلند در جام ملت های فوتسال آسیا (تایلند 0-2 ایران)
  • سیمینی که دانشور بود
  • گرامیداشت شهید جاویدالاثر احمد قلی قائدی در بن
  • نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟
  • نگاهی به هیاهوی جدید درباره سریال «پایتخت»
  • نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی
  • گرامیداشت یاد شهدای مدافع حرم صادق شیبک و احمد غلامی در گالیکش و آزادشهر
  • گوهری و نقشه برای دومین ضربه به پرسپولیس
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • نگاهی به دومین بازی ذوب‌آهن در جام حذفی؛ دوئل انتقامی